{{آرش – صبحی}}
مدتیست که موضوع آلودگی تهران به یک معضل بزرگ بدل شده و دولت بی کفابت ودرمجموع نظام غرق شده درفساد وتباهی جمهوری اسلامی بجای چاره اندیشی های علمی راهکار مقابله با چنین معضلی را در تعطیلی کشورجستجو میکند. آنهم نه روشهای حساب شده وکارشناسانه، بلکه بصورت کیلوئی وآنی. بدین معنا که احمدی نژاد در یک لحظه تصمیم میگیرد که بیانیه بدهد و اعلا م نماید که مملکت تعطیل است. جدای ازضرر وزیانهای کلانی که به اقتصاد نیم بند وبیمار کشور وارد میشود، وضعیت بگونه ای میشود که حتی خرده کاسبهای محلی هم با یک نوع بحران مالی مواجه میشوند که آنها نیز راه برون رفت ازچنین بحرانی را در گرانفروشی جستجو مینمایند وبهمین دلیل است که با هراعتراضی پاسخ میدهند، درمملکتی که هر روز تعطیل میشود ما باید ضرر وزیان خود را بنوعی جبران کنیم. این مسئله را که مطرح میکنم نه یک فرضیه که یک حقیت آشکار است ونگارنده در چندین مورد با چنین پاسخهائی مواجه بوده ام که اعتراض هم بی اثر بوده است.
درحال حاضرنرخ اقلام مصرفی و خوراکی بصورتی روزانه سیر صعودی پیدا کرده تا جائیکه نرخ یک شانه تخم مرغ به 4000 هزار تومان، نرخ یک کیلو گوجه فرنگی تا 5000 هزار تومان بنا به تناسب موقعیت محلی. نرخ یک کیلو خیار تا 2500 تومان. یک کیلو سیب زمینی 1200 تومان. یک کیلو پیازبین 800 تا 1050تومان و... نرخ کرایه که عمدتا" بوسیله مسافرکشهای شخصی صورت میگیرد تا 30 در صد رشد را نشان میدهد ودلیل آنهم همانا تعطیلی های بگفته مردم احمدی نژادی است. راننده ای میگفت وقتی باید در هفته فقط سه روز کارکنیم، باید قادر باشیم که مخارجمان را تامین کنیم. وهمه اینها در شرایطی است که دود همه این سوء مدیریت ها وبی کفایتی ها وعدم توجه به نیازهای شهری آنهم در تهران 12 تا 15 میلیونی که ناوگان عمومی از اولویتهای اولیه آنست و این مسئله با لجاجت احمدی نژاد با شهرداری و مدیریت مترو روز بروز تشدید میابد، دودش بچشم مردم میرود.
دراین میان معضلات پنهان یا بدور ازچشم مردم وجود دارد که شهروندان تهرانی و اصفهانی و شیرازی ودریک کلام مردم بی خبرنگه داشته شده از آن بکلی بی خبرند، که عمده ترین آن مسئله آب شرب سالم وتصفیه شده میباشد.
چندی پیش مطلبی نوشته ومنتشر نمودم با عنوان سد امیرکبیر درآستانه خشکیدن . متاسفانه درفاصله زمانی آن مطلب تا امروز که این سطوررا مینویسم میتوانم ادعا نمایم که میزان ذخیره آب پشت سد امیرکبیر یا همان سد کرج اززمان انتشار آن مطلب تا به حالا بیش ازدوبرابرگذشته تقلیل یافته تا جائیکه میتوان درنقاطی از این سد جزایرکوچکی را که هرگزاز زمان ساخت این سد دیده نشده بودند را بوضوح مشاهده نمود. این بدان معناست که ذخیره پشت این سد شاید به یک چهارم وشاید هم کمترتقلیل یافته واگر وضعیت جوی به همین صورت تداوم یابد باید بزودی منتظرآن باشیم که حتی آب لازم در پشت سد قادرنباشد که توربینهای نصب شده در دریچه های خروجی سد را بحرکت درآورند که آنهم معضل دیگری بر معضلات خواهد شد، واین یعنی خشکیدن سدی که روز و روزگاری آب تهران را تامین میکرد آنهم آبی که درایران وجهان بلحاظ کمی و کیفی وگوارا بودن زبان زد خاص وعام بود.
برای اینکه بشود این بنظرمن فاجعه زیست محیطی را بصورتی ملموس درمعرض دید وقضاوت مردم قرارداد به تصاویری که درمورخه 25ابان ماه 89 از وضعیت ذخیره آب این سد وکوههای سیاه رنگ مانده اطراف آن که در حقیقت منابع تامین آب این سد میباشند تهیه شده توجه کنید. شاید بتوانیم به عمق چنین فاجعه عظیمی پی ببریم.
ذکر این نکته ضروری بنظر میرسد که اگرواقعا این آبهای بطری معدنی وجود نمیداشت، بلاتردید باید بپذیریم که تامین آب تهران بیک بلای انسانی بدل میشد که میتوانست گروههای زیادی ازشهروندان تهران وکرج وحاشیه پر جمعیت این کلان شهرهارا با مشکلاتی بسیارجدی وجبران نا پذیر مواجه سازد. وجالب اینست که دولت فاسد اسلامی حتی کلامی دراین مورد اطلاع رسانی نمینماید ومردم درجریان نیستند که چه فاجعه بزرگی درراه است. به تصاویر نگاه کنید. با ایبن تذکر که سطح آب با اندازه گیری که توسط اکیپ خودمان صورت گرفت چیزی نزدیک به هشت متر و35 سانتی متر پائین ترازاستاندارد ذخیره تکمیلی قراردارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر